|
اونایی که رفتن کافه نادری این چهار مرد دلیر رو میشناسن؛ از راست به چپ: امیرخان (مهربونترین گارسون اونجا)، آقا ابراهیم (حالا دیگه به هر حال)، آقا حسینپور (بامزه و عاشق خرمالو) , آقا رضا (جنتلمنترین گارسون اونجا).
این دفعه که بعد از دو سال رفتم کافه نادری، سلام علیکی کردم، آقا حسینپور گفت: نبودی دو سه ماهی؟ گفتم حسینپور من الان دو ساله نیومدم اینجا.
حالت خوبه؟ [عکس از؟] |
چه دورانی را در این کافهی زیبا، کافهنادری، به بطالت گذراندیم ما. فیس بوکِ ما بود آن زمان. لایکهاش دستتکاندادنهای ما بود از دور به هم. بعضی وقتها هم رو دیوار، شما بخوان میز، همدیگر میآمدیم و شروع به افاضهپراکنی میکردیم. Poke و این حرفها هم که بماند...
از: آیدین پوری
رونویسی از شکل مضحک دنیا - 26
۱ نظر:
هنوز هم هست این کافه ؟
آدرسش رو میگین؟
ممنون :)
ارسال یک نظر