مادرم
سفره را وا نکرده جمع کرد گفت:
"جای بوی نان وعطر چای
بوی نفت میدهد.
بوی نفت، بوی نعمتی که رفت میدهد."
شعر: بیوک ملکی
سفره را وا نکرده جمع کرد گفت:
"جای بوی نان وعطر چای
بوی نفت میدهد.
بوی نفت، بوی نعمتی که رفت میدهد."
شعر: بیوک ملکی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر