۰۲ اردیبهشت، ۱۳۹۳

رونویسی امیدواری‌ها - 26

حدود سه‌ونیم آمدم توی ایوان و هوای "کیپ‌کاد" * کمی گیجم کرد، انگار چیزی را زیاد دم کرده باشند.


از داستان: اقیانس پُر از توپ‌های بولینگ
نوشته: جی. دی. سلینجر
ترجمه: بابک تبرایی

* دماغه‌ای در حاشیه‌ی اقیانوس اطلس.

- که لابد این کیپ‌کاد هوایی شرجی مثل شمال ایران یا جزایر جنوبی ایران دارد و آدم کیف می‌کند از تعبیر انگار چیزی را زباد دم کرده باشند.

هیچ نظری موجود نیست: