۲۸ آبان، ۱۳۸۹

رونویسی از تنهایی‌ها - 13

رفتم که رفتن من عین رفتن من باشد
و فرق داشته باشد با رفتن آن دیگران



از: رضا براهنی

۲۷ آبان، ۱۳۸۹

رونویسی از حیرانی‌ها - 7

وقتی که بچه بودم
خوبی، زنی بود که بوی سیگار می‌داد
و اشک‌های درشتش
از پشت عینک
با قرآن می‌آمیخت...

آه آن روزهای رنگین
آه آن روزهای کوتاه
.
شعر: اسماعیل خویی

۱۸ آبان، ۱۳۸۹

رونویسی از تنهایی‌ها - 12

بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من
شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌کرد

شعر: سهراب سپهری