۰۸ مرداد، ۱۳۸۹

رونویسی تراژدی - 8

وزن اسلحه را توی دستت حس می‌کنی و پیش خودت حساب می‌کنی که اگر این‌ها حرفم را باور کنند می‌توانم این کار را از پیش ببرم، چون که آخر تو هنوز همان آدم سابق هستی، همان هالو با همان فکر هالووار، منتظری خود آن‌ها کمکت کنند، یادت بدهند که چه کار بکنی.


بیلی باتگیت، نوشته‌ی ای.ال. دکتروف، ترجمه‌ی نجف دریابندری

هیچ نظری موجود نیست: