۲۵ تیر، ۱۳۸۹

رونویسی امیدواری‌ها - 2

چه صحنه‌ای بهتر از این
دور و بر خود ببینم؟
یک شب معمولی سر میز آشپزخانه،
کاغذ دیواری‌ای که گل‌های بسیارش دورم را پر کرده است،
کابینت‌هایی سفید پر از لیوان،
تلفنی ساکت،
خودکاری که در دست به عقب خم می‌شود...

فرصتی می‌دهد تا فکر کنم
به همه‌ی چیزهایی که بیرون رخ می‌دهد...


برگ‌ها در گوشه و کنار جمع می‌شوند،
گل‌سنگ‌ها بر صخره‌های بلند خاکستری می‌رویند،
و جهان بر فراز تپه‌های شنی بال می‌گسترد...

فراتر از این میز اما
من به هیچ‌چیز نیازی ندارم.


شعر: بیلی کالینز / ترجمه: مجتبا ویسی (با اندکی تلخیص)
از کتاب: هنر غرق شدن، نشر چشمه

رونویسی این شعر تقدیم به ناتور

هیچ نظری موجود نیست: