۳۰ مرداد، ۱۳۹۶

رونویسی از حیرانی‌ها - ۴۰

که من برهنگی‌ات را شبانه از بَر کردم
و انگشت‌هایی که از لذّتی وحشی می‌لرزیدند
هنوز هم می‌لرزند
پدرسگ‌ها انگار حافظه دارند

رضا براهنی

هیچ نظری موجود نیست: