۰۷ دی، ۱۳۹۰

رونویسی از تنهایی‌ها - 25

ترسش را از هیچ‌کسی پنهان نمی‌کند
و با جرئت تمام می‌ترسد
 
 
تکه‌ای از شعر: علی باباچاهی

رونویسی از شکل مضحک دنیا - 17

میخانه اگر ساقی صاحب‌نظری داشت
می‌خواری و مستی ره و رسم دگری داشت
 
 

۰۶ دی، ۱۳۹۰

رونویسی از شکل مضحک دنیا - 16

عاقبت من هم یه روزی وارد سیاست می‌شم. با چندتا از دوستام. اما نه سر ویتنام یا کُره. این‌ها برای من زیادی گنده‌ن. دستبرد به یک بانک راحت‌تره. کار را اول باید با این چیزها شروع کرد.


تکه‌ای از "خداحافظ گاری کوپر"، نوشته‌ی رومن گاری، با ترجمه‌ی سروش حبیبی

۳۰ آذر، ۱۳۹۰

رونویسی عاشقانه‌ها - 26

وقتی تمامِ تو
راز نشستن بودا است...



تکه‌ای از شعر: یدالله رویایی

رونویسی از حیرانی‌ها - 13

وقتی عطش ما را کاغذ دارد
شیوه شکل را می‌تراشد
و تمامِ من، تمامِ سهمِ من از متن است.


از: یدالله رویایی